سه چهار ساعت گذشته !این گره کور ترافيکی طول خط زنجیر رو به کيلومتر ها رسونده.خيلی ها کنار ماشينشون فرش پهن کردند..يه خونواده تاب درست کردند و بچه های کثيفشون رو تاب میدن....اونورتر هشتصد نفر آدم رقص چند تا سبيل کلفت رو نگاه ميکنند...
توی ماشين نشستم. به قرمزی افق خیره شدم وانتظار ميکشم...فقط خودم میدونم که توی اون افق دوست دارم سايه کی رو ببينم...
سايه واتو واتو....فقط اون ميتونه اين گره کور رو باز کنه ...يه بار این کار رو کرده ...به خدا راست ميگم ..خودم کارتونش رو ديدم..
واتو واتو به دادم برس
دوباره بنویس
5 years ago
No comments:
Post a Comment