9/30/02

سرم سوت كشيد...بازي شروع شد....صفر صفر مساوي
ديوونگيم گل كرد يكي يكي گلاش رو چيدم ....خواستم دسته گل رو بدم به آب دلم نيومد
گلا رو گذاشتم روي صافترين سنگ قبري كه زير پام بود
چه عطري داره اين گل ديوونگي!
جون ميده بذاريش روي سنگ قبر...حال مرده ها رو جا مياره!
عطر همه كارهاي نكرده...آرزوهاي بر باد رفته...حسرت هاي گذشته را به يادشون مياره!
اگه همينجوري پيش بره يه گل فروشي ميزنم گلاش گل ديوونگي!همتون مشتري هاي خودمين ميدونم!

No comments: