بماني داريوش مهرجويي رو ديدم.به تيمسار هم گفتم ببينه.
گفتم تيمسار وقتي فيلم تموم شد حالم بد بود.از اون حالها كه تلخيش رو دوست داري!
گفتم تيمسار احساساتي شدم از اون احساسها كه دم دستي نيستن.
گفتم تيمسار حتما ببين .
سكانس آخرش توي يه قبرستونه با يه نور پردازيه ....
تيمسار تعريف نكنم بهتره.
حس خوبي دارم.از اون حسها كه چند روز وقت لازمه تا تو وجودم ته نشين بشه!
دوباره بنویس
5 years ago
No comments:
Post a Comment