دهقون حقه باز
تنها یی میای اینجا که چی بشه؟
چشمک های دو چشمی باران برای گذرون روزگارت کافی نیست
چرا دلتنگی میکنی برای این صفحه آبی زشت
بوسه های قدرشناسانه باران برای یک پارک گردی آرام بس ات نبود
تازه فکرت هم هزار جای دیگه بود جز پیش قدم های کوتاه کوتاه دخترکت
....
این ذوق های از ته دل باران وقتی برای اولین بار
اجازه میدهی(دور از چشم مادرش)
یک باد پاییزی قوی توی موهای طلاییش بازی کند
من نمیدانم چرا باید تو را هوایی کند؟
به هوای کودکی ...به هوای دوقلو ها....به هوای دهقون
....به خدا خیلی خری دهقون.......
No comments:
Post a Comment