9/24/03

بي حس شدم.....اين بازي سالهاست كه بي نتيجه بوده
.....تمومش كن.....
بيست ساله كه هر شب داري اين بازي رو تكرار ميكني
اين همه وقت و انرژي براي يه بازي بي نتيجه
از هشت نه سالگي داري تلاش ميكني اون لحظه جادويي بين خواب وبيداري رو تجربه كني
و هميشه شكست خوردي
يعني خوابت برده
تازگي ها تا اون لحظه بي حس شدن رو بيدار موندي
ولي لحظه رفتن.....لحظه تموم شدن....اون چيز ديگه است..... لحظه رد شدن از مرز بيداري.......لحظه عبور
...دست نيافتني.....رازآميز

......

No comments: