3/5/03

دختر ميرزا شفيع وقتي شنيد تموم زمستون رو بيدار بودم دلش برام سوخت
گفت كه اونم بي خوابي كشيده
تو دلم گفتم بي خوابي تو كجا و بي خوابي يه درخت تنها تو يه زمستون سرد كجا!
خوشحالم كه زمستون داره تموم ميشه
امسال كه نتونستم به خواب زمستوني برم ......
.....نكنه درخت نيستم!!!!
.....نكنه اين شاخه ها برگي نيارن!!!!
.....نكنه شكوفه هم نزنم!!!!
.....نكنه بي آبرو شم!!!!
چه جوري ميشه به يه درختي كه خودش رو باخته اعتماد به نفس داد؟

No comments: