6/23/09

من يک مرد گنده ام و اين روزها بارها به خودم نهيب زده ام هي مرد گنده گريه نکن
...با ديدن انبوه مردم...با ديدن انبوه اميدهايي که نا اميد ميشوند...
با ديدن خشونتي که نفسم را بند مي آورد
و با ديدن کودکم وقتي با لحن کودکانه شعار هاي ديروز من را مي دهد
و نمي داند که چرا من به او ميگويم ديگر تکرار نکند
او نمي فهمد و عقلش نمي رسد و درکي از شرايط ندارد
چيزي درون پدرش هست که او آن را دوست ندارد
.....حتي اگر نم اشک هاي اين مرد گنده را در تاريکي ديده باشد.....

2 comments:

me said...

گریه کن گریه قشنگه

R 25 said...

همه مون می میریم؟