4/1/03

بن بست همينطوريش هم غمگينه چه برسه به بن بست يه جاده طولاني وپيچ در پيچ....
خودم رو تو خواب كوچه پس كوچه هاي ماسوله ميديدم
خواب روزهايي كه هنوز جاده هاي آسفالت تنها راه نبودند
خواب روزهايي كه ماسوله تو بن بست يه جاده طولاني به خواب نرفته بود
.....
ياد اون كشتي به گل نشسته روسي توي اسكله افتادم
به كشتي وقتي ياد ندي كه دريا يعني بن بست همين ميشه ديگه!
.....
دلم براي ماسوله سوخت...ولي به اون كشتي احمق خنديدم...
به كشتي هاي خنگي كه خودشون رو ميندازن تو ساحل بايد خنديد
......

No comments: