6/21/04

وقتي يكي از دوقلو ها خواب بد مي بيند
و وقتي ديگري كه از گريه هاي او درخواب بيدار شده با چشمهاي نگران برادرش را نگاه ميكند
و وقتي كه ما تلاش مي كنيم دوقلوي بدخواب را بيدار كنيم
و او بيدار نمي شود
و در خواب با گريه ميگويد اين قصه ها چيه سر هم ميكني؟
...
با من نيست اما من يادم مي افتد مدت هاست از دوقلو ها ننوشتم
از بي خيالي و كودكي ننوشتم
فكر كنم خواب دوقلو ها به نوشته هاي اينجا سرك ميكشد !
...
اگر در خواب لبخند زدند يعني نقشه من گرفته است

No comments: