به كروكوديل مريضم.....
يا نامه اي ديگر به منجلابي ديگر
باز اومدم به باتلاق فرو رفتن هات..... باز نبودي
ديگه چشمات هم از تو آب بيرون نبود....همون چشاي كاسه خون
گفته بودي مريضي اومده بودم عيادت
اومده بودم بپرسم دردت چيه؟....مرگت چيه؟
فكر ميكردم كروكوديل ها پوست كلفت تر از اين حرفا باشن!
از وقتي رفتي زير آب مصاحبت با يه كروكديل طناز برام شده آرزو
اين روز ها هم خيره شدم به لجنزارت .....چشم انتظار!
......
هوس كردم من هم برم زير آب.....امان از دست اين مگس هاي مزاحم
دوباره بنویس
5 years ago
No comments:
Post a Comment