1/19/05

يادم نيست....
فراموش كرده ام .
به سراغ يادگار ها مي روم
ولي حيف كه اين يادگار ها را هم فراموش كرده ام
يادگار ها يادشان رفته بايد به ياد بمانند
نمي دانم من يادم رفته يا يادگار ها
....
بايد به ياد بياورم

1/8/05

با روحيه من جور است
هميشه دوست داشته ام مدتي را در يك مثلث جادويي سر كنم
ماه شيريني ميشود ماه عسل در مثلث برمودا
براي گم شدن در يك راز قديمي چمدانت را ببند
هميشه دوست داشته ام در يك مثلث صميمي نا پديد شوم
دلم شور ميزند كه از راز تنها مثلث امن دنيا سر در آورده باشند
....
خدا كند خرابش نكرده باشند!....چمدانت را ببند.....تا مثلث محو نشده بايد برويم