تازگي ها خودم را به جاي تمام زباله گرد هاي بيخانمان محله امان مي گذارم
به بي سرپنا هي ام فكر ميكنم و سردم ميشود
دست از گشتن در زباله ها ميكشم و به هرچه زمستان است لعنت مي فرستم
هنوز فحش هايم به زمستان تمام نشده كه گرسنه ام مي شود
دست از فحش دادن ميكشم و به گشتن در زباله ها ادامه ميدهم
هنوز چيزي براي خوردن پيدا نكرده ام كه چند سگ ولگرد سر و كله اشان پيدا ميشود
دست از گشتن در زباله ها مي كشم و در حال فرار به هرچه سگ ولگرد است لعنت ميفرستم
هنوز فحش هايم به سگ هاي ولگرد تمام نشده كه به رهگذر سر به هوايي محكم تنه ميزنم
دست از فحش دادن به سگ هاي ولگرد ميكشم
و به هر چه رهگذر سر به هوا (كه خود را جاي زباله گرد ها ميگذارد) لعنت مي فرستم
....
تازگي ها زباله گردهاي محله ما روي كوله اشان بزرگ نوشته اند:
....توقف بيجا مانع كسب است....